خدا در شأن و منزلت پدر و مادر چه می گوید؟

خدا در شأن و منزلت پدر و مادر چه می گوید؟

دکتر سیّد حسام  الدّین تفرشی

 

حمد و سپاس، آفریدگاری را سزاست که جهان آفرینش را هماهنگ با احتیاج و نیازهای انسان ها سامان داده و با تدبیر حکیمانه خود، آن را هدایت نمود.

نیکی و احترام به پدر و مادر و رعایت شأن و منزلت آنان در بسیاری از سنت ها و فرهنگ ها وجود دارد و جمله های زیر بیانگر گوشه ای از این شأن و منزلت است.

پیامبر اکرم (ص) فرمود: آنکه پدر و مادرش را خشنود کند، خدا را خشنود کرده و کسی که پدر و مادر خود را به خشم آورد، خدا را به خشم آورده است. کنز العمال، ج 16، ص 470.

امیر المؤمنین علی(ع) فرمود: بزرگترین و مهمترین تکلیف الهی، نیکی به پدر و مادر است. میزان الحکمه، ج 10، ص 709.

امام رضا (ع) فرمود: خداوند متعال به سپاسگزاری از خود و پدر و مادر فرمان داده است، پس کسی که از پدر و مادرش سپاسگزاری نکند، خدا را شکر نکرده است. میزان الحکمه، ج 10، ص 709.

مادر، فردی نیست که به او تکیه کنیم بلکه کسی است که ما را از تکیه کردن به دیگران بی نیاز می سازد (دوروتی کانفیلد فیشر).

مادر، جلوه حق و رضایت خدا است؛ باید خدا را خشنود نگاه داشت (آناتول فرانس).

هیچگاه در زندگی نمی توانید محبتی بهتر، بی پیرایه تر و حقیقی تر از محبت مادر خود بیابید (اونوره دو بالزاک).

هیچ گلی عطر، رنگ و زیبایی مادر را ندارد (ارنست همینگوی).

آنچه فرزند درباره ی پدر می اندیشد مهم نیست؛ چگونه پدر بودن مهم است (گوته).

یکی از مهمترین اصول اخلاقی در مکتب اسلام، احترام به پدر و مادر است. خداوند متعال در موارد متعددی در قرآن‌کریم از ضرورت احترام و نیکی به پدر و مادر یاد کرده و جالب آن که آن قادر حکیم در مواردی بعد از توحید و یکتاپرستی و بدون فاصله، بر لزوم اطاعت و تکریم آنها فرمان داده و نام آنان را در ردیف نام خود قرار داده و بر رعایت مقام و منزلت آنها تأکید نموده است.

پدر و مادر در آیینه قرآن

  1. -     نیکی به پدر و مادر در کنار توحید

خداوند متعال در 5 آیه نیکی به پدر و مادر را همتای یکتاپرستی معرفی نموده است:

  1. -     «لا تَعْبُدُونَ إِلاَّ اللَّهَ وَ بِالْوالِدَیْنِ إِحْساناً»،[1] «وَ اعْبُدُوا اللَّهَ وَ لا تُشْرِکُوا بِهِ شَیْئاً وَ بِالْوالِدَیْنِ إِحْساناً»،[2] «أَلاَّ تُشْرِکُوا بِهِ شَیْئاً وَ بِالْوالِدَیْنِ إِحْساناً»،[3] «وَ قَضى رَبُّکَ أَلاَّ تَعْبُدُوا إِلاَّ إِیَّاهُ وَ بِالْوالِدَیْنِ إِحْساناً»،[4] «یا بُنَیَّ لا تُشْرِکْ بِاللَّهِ إِنَّ الشِّرْکَ لَظُلْمٌ عَظِیمٌ وَ وَصَّیْنَا الْإِنْسانَ بِوالِدَیْهِ».[5]

از این آیات معلوم می‌شود که بدی به والدین بعد از شرک به خدا در شمار بزرگترین گناهان و از طرف دیگر واجب‌ترین واجب‌ها، نیکی به پدر و مادر است.[6] این که بعد از امر به عبادت خداوند، نیکی به پدر و مادر ذکر شده است، به چند جهت است. اوّل نعمت های خداوند، بالاترین نعمت ها بر بنده است و بعد از پروردگار عالم، پدر و مادر، سبب وجود فرزند هستند. دوم خداوند، مؤثّر واقعی و حقیقی در وجود انسان است و پدر و مادر به حسب ظاهر در وجود او مؤثّرند. بنابراین ابتدا مؤثّر حقیقی و سپس مؤثّر ظاهری ذکر شده است. سوم خداوند، در مقابل نعمت هایش از بنده اش چیزی نمی خواهد. پدر و مادر هم در مقابل نعمت خود، از فرزند چیزی طلب نمی کنند. لذا این نعمت آنها شبیه نعمت خداوند است. چهارم خداوند نعمت خود را از بنده اش دریغ نمی کند؛ اگر چه بنده دارای گناهان زیاد باشد. همچنین پدر و مادر، فداکاری های خود را از فرزند دریغ نمی دارند، اگر چه فرزند به آنها بدی کرده باشد. جالب این که کلمه احسان به وسیله «ب» متعدی شده و آمده: و «وَ بِالْوالِدَیْنِ إِحْساناً» که معنای آن، نیکی کردن به طور مستقیم و بدون واسطه است. این آیه تأکید می کند که موضوع نیکی به پدر و مادر، آن قدر اهمّیت دارد که شخصاً و بدون واسطه باید انجام شود.

  1. -     احترام انبیاء نسبت به پدر و مادرشان

خداوند در مورد یحیی (ع) می‌فرماید: «وَ بَرًّا بِوَالِدَیْهِ وَلَمْ یَکُنْ جَبَّارًا عَصِیًّا» «و با پدر و مادر خود نیک‏رفتار بود و زورگوی نافرمان نبود»[7]. یا در مورد عیسی (ع) می‌فرماید: «وَ بَرًّا بِوالِدَتِی وَ لَمْ یَجْعَلْنِی جَبَّاراً شَقِیًّا» «خداوند مرا نسبت به مادرم نیکوکار قرار داده و زورگو و نافرمانم نگردانیده است».[8]

  1. -     نیکی به پدر و مادر وظیفه ای انسانی  و نه اسلامی و یا ایمانی

خداوند به انسان‌ها سفارش کرده است که نسبت به پدر و مادر احترام و نیکی کنند و نگفته است که ای مسلمان‌ها و یا ای مومنان به پدر و مادر خود احترام کنید چون در آیه شریفه سخن از انسان است بدون هیچ قیدی به ایمان و اسلام. «وَ وَصَّیْنَا الْإِنْسانَ بِوالِدَیْهِ حُسْناً» «و به انسان سفارش کردیم که به پدر و مادر خود نیکى کند».[9] مطلق بودن احسان هرگونه نیکی را در بر می گیرد و همچنین اطلاق والدین، پدر و مادر چه مسلمان و چه غیر مسلمان را شامل می شود.

  1. -     اطاعت از پدر و مادر

در آیه زیر با آن ‌که پدر و مادر کافر هستند و فرزند را دعوت به کفر می‌کنند، خداوند فقط در این مورد اجازه عدم اطاعت داده است، امّا با این حال می‌فرماید: ولو این‌که آنها کافرند ولی با آنها در دنیا به طور شایسته‌ای معاشرت و رفتار کن. «و اگر تو را وادارند تا در باره چیزى که تو را بدان دانشى نیست به من شرک ورزى از آنان فرمان مبر و [ولى] در دنیا به خوبى با آنان معاشرت کن» «وَ إِنْ جاهَداکَ عَلى أَنْ تُشْرِکَ بِی ما لَیْسَ لَکَ بِهِ عِلْمٌ فَلا تُطِعْهُما وَ صاحِبْهُما فِی الدُّنْیا مَعْرُوفاً».[10]

  1. -     تشکر از پدر و مادر هم ردیف شکر خدا

در این آیه شکر خدا و تشکر از والدین در یک ردیف قرار گرفته‌اند. لذا امام رضا (ع) می‌فرماید: خدا امر فرموده به شکرگذاری از خودش و برای والدین، پس اگر کسی شاکر والدین خود نباشد، شکر خدا را هم به جا نیاورده است. «و انسان را در باره پدر و مادرش سفارش کردیم ..... که شکرگزار من و پدر و مادرت باش» «وَوَصَّیْنَا الْإِنْسَانَ بِوَالِدَیْهِ ..... أَنِ اشْکُرْ لِی وَ لِوالِدَیْکَ» [11].

  1. -     فروتنی در برابر پدر و مادر و دعا برای آنان

آیه «وَ اخْفِضْ لَهُما جَناحَ الذُّلِّ مِنَ الرَّحْمَهِ» «و از سر مهربانى بال فروتنى بر آنان بگستر» در باره تواضع و فروتنی نسبت به پدر و مادر است. جناح به معنای پر و بال گستردن و کنایه از مبالغه در تواضع و خضوع به زبان و به عمل است. مثل جوجه‌ای که بال و پر خود را باز می‌کند تا مهر و محبت مادر را تحریک کند و او را به فراهم ساختن غذا وادار سازد. از این‌که در این آیه جناح مقید به «ذُل» شده، استفاده می‌شود که انسان باید در معاشرت و گفتگو با پدر و مادرش طوری رفتار کند که پدر و مادر تواضع و خضوع او را احساس کنند و بفهمند که او نسبت به ایشان مهر و محبت دارد. یعنی از روی مهر و محبت، نه فقط به عنوان انجام وظیفه. پس از آن می‌فرماید برای والدین خود دعا کن «بگو خدایا به آنها رحم کن و در حق آنها لطف بفرما، همان‌گونه که من کودک بودم و آنها با لطف مرا پرورش دادند» «وَ قُل رَبِّ ارحَمهُما کَما رَبَّیانی صَغیرًا».[12]

  1. -     آثار مهم احترام و نیکی به پدر و مادر

الف) آمرزش الهی: خداوند متعال در سوره اسراء بعد از آن که دستور می‌دهد که نسبت به پدر و مادر نیکی و احترام و خضوع داشته باشید، می‌فرماید: «پروردگار شما، از خود شما نسبت به راز دلتان و آنچه که در درون شما است، باخبرتر است. اگر شما انسان های صالحی باشید و در رابطه با پدر و مادر قصد خیر داشته باشید، خداوند آن را می‌داند و نسبت به کسانی که توبه می‌کنند و باز می‌گردند بسیار آمرزنده است» «رَبُّکُمْ أَعْلَمُ بِمَا فِی نُفُوسِکُمْ إِنْ تَکُونُوا صَالِحِینَ فَإِنَّهُ کَانَ لِلْأَوَّابِینَ غَفُورًا».[13]

ب) عذاب الهی: یکی از آثار بی‌حرمتی به پدر و مادر گرفتار شدن به عذاب الهی است. این آیه در مورد فرزند بی ایمان و حق نشناس نسبت به پدر و مادر است. «و آن کس که به پدر و مادر خود گوید اف بر شما آیا به من وعده مى‏ دهید که زنده خواهم شد و حال آنکه پیش از من نسل ها سپرى (و نابود) شدند و آن دو (پدر و مادر) به (درگاه) خدا زارى مى کنند واى بر تو ایمان بیاور وعده (و تهدید) خدا حق است (ولى پسر) پاسخ مى‏ دهد اینها چیزی جز افسانه ‏هاى گذشتگان نیست» «وَالَّذِی قَالَ لِوَالِدَیْهِ أُفٍّ لَکُمَا أَتَعِدَانِنِی أَنْ أُخْرَجَ وَقَدْ خَلَتِ الْقُرُونُ مِنْ قَبْلِی وَهُمَا یَسْتَغِیثَانِ اللَّهَ وَیْلَکَ آمِنْ إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ فَیَقُولُ مَا هَذَا إِلَّا أَسَاطِیرُ الْأَوَّلِینَ».[14]

خداوند سرانجام کار چنین فرزندی را در آیه بعد روشن می‌کند و می‌فرماید: «آنها کسانی هستند که عذاب الهی در باره آنها حتمی است و همراه با اقوام کافر از جن و انس که قبل از آنها بوده گرفتار مجازات دردناک می‌شوند و اهل دوزخ‌اند» «أُولَئِکَ الَّذِینَ حَقَّ عَلَیْهِمُ الْقَوْلُ فِی أُمَمٍ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِمْ مِنَ الْجِنِّ وَالْإِنْسِ إِنَّهُمْ کَانُوا خَاسِرِینَ».[15]

  1. -     توصیه و سفارش به تکریم مادر بیش از پدر

«وَوَصَّیْنَا الْإِنْسَانَ بِوَالِدَیْهِ إِحْسَانًا حَمَلَتْهُ أُمُّهُ کُرْهًا وَوَضَعَتْهُ کُرْهًا وَ حَمْلُهُ و َفِصَالُهُ ثَلَاثُونَ شَهْرًا» «ما به انسان توصیه کردیم که به پدر و مادرش نیکی کند، مادرش او را با ناراحتی حمل می کند و با ناراحتی بر زمین می گذارد، و دوران حمل تا از شیر گرفتنش سی ماه است».[16]

خدمت به پدر و مادر و شکر زحمات آنها، مقدّمه ای است برای شکر پروردگار. آن زحماتی را که مادر از روز انعقاد نطفه می کشد (که یکی از سخت ترین حالات مادر است)، جای این شکر را دارد. مادر در طول این سی ماه، بیشترین زحمات را متحمّل می شود و بزرگترین فداکاری را در مورد فرزندش انجام می دهد تا آنجا که گاه جان خود را بر سرِ فرزند می نهد. بعد دوران مراقبت فرا می رسد که مادر باید با صبر و حوصله، تمام نیازهای فرزند را تشخیص دهد و آنها را بر آورده کند. تأمین غذای او که از شیره جان مادر گرفته می شود، ایثاری است بس بزرگ. این که در این آیه تنها از مادر سخن به میان آورده شده و سخنی از پدر در میان نیست، نه به دلیل عدم اهمّیت اوست، چون پدر نیز در بعضی از این مشکلات با مادر شریک است؛ ولی نشان می دهد که سهم مادر در تحمّل مشکلات بیشتر است، لذا بیشتر روی آن تکیه شده است. به قول معروف هر که بامش بیش، برفش بیش تر. طبیعی است که خداوند در قبال صبر و بردباری مادر، اجر و مزد بی پایان به او عنایت می کند. پیامبر اکرم (ص) در تبیین مقام مادر می فرماید: الجنّةُ تحتَ اقدامِ الامّهات؛ بهشت زیر پاهای مادران است». این حدیث حاکی از این است که بدون رضایت مادر نمی توان به بهشت و نعمت های بهشتی دست یافت. اگر کسی بخواهد به درجات عالیه جنّت و رضوان نایل گردد، باید به مادر احترام بگذارد و به او خدمت کند.

  1. -     شکر نعمت های پدر و مادر

«وَ قال رَبِّ اَوْ زِعْنی اَنْ اَشْکرَ نِعْمَتَک الَّتی اَنْعَمْتَ عَلَی وَ عَلی واِلَدَی» «حضرت سلیمان (ع) گفت: پروردگارا! شکر نعمت هایی را که بر من و پدر و مادرم ارزانی داشته ای به من الهام فرما».[17]

در این آیه، حضرت سلیمان (ع) و افراد صالح، در مقام دعا از خداوند می خواهند که آنان را موفّق گرداند که شکر نعمت هایی را که به خود آنان و والدین شان ارزانی داشته است، به جا آورند. چون بسیاری از مواهب وجود انسان، از پدر و مادر به ارث می رسد و امکاناتی که خداوند به پدر و مادر می دهد، کمک مؤثّری به فرزندان در راه رسیدن به اهدافشان می باشد. حضرت سلیمان (ع)، نه تنها تقاضای توانایی بر شکر نعمت هایی که خداوند به خود او داده است را دارد بلکه در عین حال تقاضا دارد که شکر مواهبی که بر پدر و مادرش نیز ارزانی شده است را ادا کند.

  1. - کمک مادی به پدر و مادر حتی پس از مرگ

«کتِبَ عَلَیکمْ اِذا حَضَرَ اَحَدَکمُ الْمُوْتُ اِنْ تَرَک خَیرَاً الْوَصِیةُ لِلْوالِدَینِ وَالْأَقْرَبِینَ بِالْمَعْرُوفِ» «بر شما مقرر شده است که چون یکى از شما را مرگ فرا رسد اگر مالى بر جاى گذارد، براى پدر و مادر و خویشاوندان [خود] به طور پسندیده وصیت کند».[18]

مقصود از نیکی و یا محبّت به پدر و مادر، تنها خدمت ظاهری به آنها نیست؛ هر چند کار مطلوبی است. خداوند بزرگ دستور می دهد که به فکر زندگی پدر و مادر باشیم و فرزندان ثروتمند، وصیت کنند که سهمی از ارث آنها به والدینشان داده شود تا زندگی پدر و مادرشان بعداز مرگ آنها تأمین شود. خداوند همچنین والدین را بهترین مورد انفاق معرّفی می کند و می فرماید: «یَسْأَلُونَکَ مَاذَا یُنْفِقُونَ قُلْ مَا أَنْفَقْتُمْ مِنْ خَیْرٍ فَلِلْوَالِدَیْنِ وَالْأَقْرَبِینَ» «از تو سؤال می کنند چه چیز انفاق کنند، بگو هر خیر و نیکی (سرمایه سودمند مادّی و معنوی) که انفاق می کنید، برای پدر و مادر باید باشد».[19]

در قرآن، آیات زیادی درباره انفاق و بخشش در راه خدا آمده ولی در این آیه، موارد و اشخاصی که به آنها انفاق می شود، بیان شده است. خداوند، اوّل چیزی را که باید انفاق نمود، با ذکر کلمه «خیر» بیان می کند که هر نوع کار و سرمایه خیر و مفید و قابل انفاق می تواند باشد. دومین مصرف انفاق، قبل از همه خویشاوندان، و از میان آنها نخست پدر و مادر هستند. بدیهی است که انفاق به آنها، علاوه بر آثاری که در هر انفاقی نهفته است، اثر عمیقی در استحکام پیوند و خویشاوندی دارد.

  1. - پدر و مادر و دوران سالمندی

«اِمّا یبْلُغَنَّ عِنْدَک الْکبَرَ اَحَدُهُما اَوْکلاهُما فَلا تَقُلْ لَهُما اُفٍّ وَ لا تَنْهَرْ هُما وَ قُلْ لَهُما قَوْلاً کریماً» «هرگاه یکی از آنها یا هر دو آنها نزد تو به سن پیری برسند، کمترین اهانتی به آنها روا مدار، و بر آنها فریاد مزن، و گفتار لطیف و سنجیده و با نرمی و بزرگوارانه با آنان سخن بگو».[4]

خداوند در این آیه بر دوران پیری پدر و مادر که نیاز شدیدی به حمایت و محبّت و احترام دارند، تکیه کرده است. پدر و مادر در دوران پیری بیش از هر زمان دیگر به کمک فرزندان نیاز دارند و درخواست های آنان در این سن و سال، بیش از گذشته است و در چنین مواقعی، گفتن سخن ملال آور و تند به آنان، مایه ناراحتی آنها می گردد. «فلا تَقُل لَهُما أُفٍّ»، ابتدا می‌فرماید که اگر در زندگی تو پدر و مادر یا هر دوی آنها، به سنّ پیری رسیدند، به آنها افّ مگو. در روایت امام صادق (ع) است که اگر چیزی کمتر از افّ وجود داشت، قرآن همان را مطرح می‌کرد. در فارسی ما تعبیرهایی مثل «آه، آخ» یا به شکل عامیانه «هیش» را می‌توانیم مثال بزنیم. ممکن است گاهی فرزند خدمتی انجام می‌دهد، ولی پدر و مادر توجّه نمی‌کنند یا حتی ممکن است ایرادی هم ‌بگیرند، طبیعی است که انسان ناراحت می‌شود. خدا در قرآن می‌فرماید نکند عکس العمل بدی نشان دهید چرا که آنها یک عمر برای شما زحمت کشیده‌اند. نکته دیگری که از این آیه استفاده می شود، این است که اگر پدر و مادر آنچنان پیر و ناتوان شدند که به تنهایی قادر بر حرکت انجام کارهای ضروری خویش نبودند، فراموش نکن که تو هم در کودکی چنین بودی و پدر و مادر، تمام این زحمات دوران کودکی تو را تحمّل کردند. پس تو هم در مقابل، آن زحمات و محبّت ها را جبران کن. به دیگر سخن ممکن است پدر و مادر پیر شده باشند و فرهنگشان با فرهنگ زمان فرزند متفاوت شده و حرف‌هایشان برای فرزند ناخوشایند باشد. مبادا فرزند برخورد ناهنجاری با پدر یا مادر ‌‌کند که در شأن آنها نیست. جوانها و حتّی بزرگترهایی که پدر و مادر دارند باید بدانند که ممکن است پدر و مادر متفاوت از آنها بیاندیشند یا صحبت کنند. به هرحال آنها مربوط به یک نسل قبل‌تر هستند و ادبیاتشان متفاوت است، اما شما نباید عکس العمل بدی نشان دهید. شما در هر صورت باید کاملاً محترمانه سخن بگویید و کریمانه برخورد کنید. باید دست و پای پدر و مادر را ببوسید. در برابر آنها خضوع کنید. حرف‌هایشان را هرچند به نظر و ظاهراً بی‌فایده و قدیمی است دقیقاً گوش کنید و عکس العمل منفی نشان ندهید. اگر زمانی لازم بود و پذیرشی وجود داشت، به شکلی که ناراحت نشوند، تذکّری به آنها بدهیم. امّا هرگز برخورد بد نکنیم. باید با پیری آنها بسازیم، همچنان‌که آنها با کودکی ما ساختند. ما در کودکی چقدر برخوردهای بی‌مورد داشتیم ولی آنها تحمّل کردند؟ «وَ لا تَنهَرهُما»، این عبارت را دو گونه معنا کرده‌اند. گاهی گفته‌اند پرخاش نکن، بلند صحبت نکن، فریاد نزن. بعضی هم ترجمه‌ کرده‌اند که آنها را از خود طرد نکن و از خود نران.

قبلاً به آیه 25 سوره اسراء در آثار مهم احترام و نیکی به پدر و مادر اشاره شد. «پروردگار شما، از خود شما نسبت به راز دلتان و آنچه که در درون شما است، باخبرتر است. اگر شما انسانهای صالحی باشید و در رابطه با پدر و مادر قصد خیر داشته باشید، خداوند آن را می‌داند و نسبت به کسانی که توبه می‌کنند و باز می‌گردند بسیار آمرزنده است» «رَبُّکُمْ أَعْلَمُ بِمَا فِی نُفُوسِکُمْ إِنْ تَکُونُوا صَالِحِینَ فَإِنَّهُ کَانَ لِلْأَوَّابِینَ غَفُورًا».[13] ولی در اینجا منظر دیگری از این آیه را که در باره دیدار و سرزدن مرتب به پدر و مادر سالمند است، مطرح می شود. «فَإِنَّهُ کانَ لِلأَوّابینَ غَفورًا»، خداوند نسبت به کسانی که زیاد بازگشت می‌کنند (حالت اوّاب و زیاد مراجعه کردن) آمرزنده است. این می‌تواند بدین معنا نیز باشد که خداوند نسبت به کسانی که زیاد به محضر پدر و مادر می‌روند، حال آنها را می‌پرسند و حاجت آنها را برآورده می‌کنند، آمرزنده است. یعنی اگر شما برای پدر و مادر حالت اوّاب داشته باشید، صبح به آنها تلفن کنید، حال آنها را بپرسید، شب از حال آنها باخبر شوید، تا آنجایی برای شما مقدور است به حضور آنها بروید تا خوشحال شوند؛ خداوند نیز گناهان شما را می‌آمرزد. یعنی نکند خدای ناکرده از پدر و مادر بی‌خبر باشید و به خصوص در دوره سالمندی، آنها را به حال خود بگذارید. دائماً حال آنها را پرسیده و به آنها سر بزنید.

در پایان گرچه هستی ما از خداست، لیکن سبب زندگی و وجود ما، پدر و مادر است و ما شاخه ای از وجود این دو عزیزیم و میوه ای از بوستان محبت و تربیت و مهر و عاطفه بی نظیر پدر و مادریم. انسانیت و اخلاق ایجاب می کند که پاسدار این دو گوهر باشیم و در حیاتشان از نیکی و احسان و پس از مرگشان از صدقات و یاد نیک غفلت نکنیم. باری، ادای حق پدر و مادر و انجام سپاس زحمات آنان نیز مانند حق خدا و شکر نعمت هایش از عهده توانائی ما خارج است و تنها باید زبان به عجز بگشائیم. امید است با مطالعه و بهره گیری از کلام خداوند، مخاطب این گفتار در قرآن «وَ قَالَ الرَّسُولُ یَا رَبِّ إِنَّ قَوْمِی اتَّخَذُوا هَذَا الْقُرْآنَ مَهْجُورًا» «در آن روز رسول خدا (به شکوه از امت در پیشگاه رب العزّه) عرض می کند: بارالها (تو آگاهی که) امّت من این قرآن را به کلّی متروک و رها کردند».[20] نبوده و توفیق الهی یارمان باد که از نیکوکاران به پدر و مادر خویش به حساب آئیم چرا که رضایت خدا در رضایت آنان است. خدایا! ما را قدردان زحمات پدر و مادر قرار بده. آمین یا رب العالمین.

*************************************************

نظر فرزندان در باره پدر و مادر در گذشت زمان

تو 10 سالگی: "مامان، بابا عاشقتونم" تو 15 سالگی: "ولم کنین"  تو 20 سالگی: "مامان و بابا همیشه میرن رو اعصابم"

تو 25 سالگی: "باید از این خونه بزنم بیرون"  تو 30 سالگی: "حق با شما بود" تو 40 سالگی: "میخوام برم خونه مامان و بابام"

تو 50 سالگی: "نمیخام مامان و بابام رو از دست بدم" تو 60 سالگی: "حاضرم همه زندگیم رو بدم تا مامان و بابام الان اینجا باشن"

بیاید از همین حالا قدر پدر و مادرامونو بدونیم

مراجع:

  1. سوره بقره، آیه 83.
  2. سوره نساء، آیه 36.
  3. سوره انعام، آیه 151.
  4. سوره اسراء، آیه 23.
  5. سوره لقمان، آیه های 13 و 14.
  6. محمّد حسین طباطبایی، تفسیر المیزان، مترجم سید محمّد باقر موسوی همدانی، (قم، انتشارات اسلامی) ج 7، ص 515.
  7. سوره مریم، آیه 14.
  8. سوره مریم، آیه 32.
  9. سوره عنکبوت، ‌آیه 8.
  1. سوره لقمان، آیه 15.
  2. سوره لقمان، آیه 14.
  3. سوره اسراء، ‌آیه 24.
  4. سوره اسراء، آیه 25.
  5. سوره احقاف 17.
  6. سوره احقاف 18.
  7. سوره احقاف 15.
  8. سوره نمل آیه 19.
  9. سوره بقره آیه 180.
  10. سوره بقره آیه 215.
  11. سوره فرقان آیه 30.

کلمات کلیدی

0 نظر برای این مقاله وجود دارد

نظر دهید

متن درون تصویر امنیتی را وارد نمائید:

متن درون تصویر را در جعبه متن زیر وارد نمائید *